امشب تو هم بیا
بیا کنار آن گذرگاه مانده از قلبم
بیا که دیگر چیزی نمیماند نه از قلبم
نه از روحم و نه از زندگی در من
اگر چه بودنت یک بار دیگر مرا از پای میخوشکاند
ولی باش و تن درمانده بی روحم را
ببخش از آن حس اندوه خودت ای یار
نباشی نیستم من هم
بمان با توگلی هستم
اگر چه خشکیده
اگر چه در اتاق خاک خورده مرده
اگر چه در همین راستا
ولی هستم
گلی هستم،گلی در یاد توباقی
و این را خوب میدانی که بی تو روزگارانم سیاه و سرد و اندوه است
با هوا یا بی هوا غنچه ی خشکیده پر پر شده ی در بادم...
13123 بازدید
2 بازدید امروز
1 بازدید دیروز
7 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian